معنی ضربت عازم شدن، عزیمت کردن، رهبری کردن، رهبری، اغاز, معنی ضربت عازم شدن، عزیمت کردن، رهبری کردن، رهبری، اغاز, معنی qcfت uاxk abj، uxdkت lcbj، cifcd lcbj، cifcd، اyاx, معنی اصطلاح ضربت عازم شدن، عزیمت کردن، رهبری کردن، رهبری، اغاز, معادل ضربت عازم شدن، عزیمت کردن، رهبری کردن، رهبری، اغاز, ضربت عازم شدن، عزیمت کردن، رهبری کردن، رهبری، اغاز چی میشه؟, ضربت عازم شدن، عزیمت کردن، رهبری کردن، رهبری، اغاز یعنی چی؟, ضربت عازم شدن، عزیمت کردن، رهبری کردن، رهبری، اغاز synonym, ضربت عازم شدن، عزیمت کردن، رهبری کردن، رهبری، اغاز definition,